قرارداد همبنیانگذاران استارتاپی، راهکاری برای حل چالشهای درون تیمی

وقتی دلایل شکست و ناکامی برخی از استارتاپها را بررسی میکنیم، به مساله «تیم» برمیخوریم. هرچند ایدهها ممکن است برای صاحبان آنها ارزشمند باشند؛ اما تیم نقش قابل توجهی در عملیاتی شدن ایده و اجرای آن دارد. همین امر حفاظت از یکی از اصلیترین داراییهای استارتاپ، را برجستهتر میکند.
تاکنون مطالب بسیاری درباره اهمیت قرارداد همبنیانگذاران استارتاپ و برخی نکات اساسی آن نگاشته شدهاست؛ اما مبنای نگارش یادداشت کنونی، تجربیات ملموس و اتفاقاتی است که در طول این سالها با آنها مواجه بودیم. بههمین خاطر است که ما در شتابدهنده دیموند، بخشی از خدمات حقوقی خود را به تنظیم روابط میان اعضای تیم استارتاپ و تدوین سازوکاری برای حل چالشها و تعارضهای درون تیمی آنها اختصاص میدهیم؛ زیرا در عمل میبینیم که چگونه اختلافات بنیانگذاران استارتاپ، یک کسبوکار نوپا و یک سرمایهگذاری را بههدر میدهد.
بر همین اساس، در ادامه از اختلافات شایع بنیانگذاران استارتاپ خواهیم گفت که میتوانند با تدوین قرارداد همبنیانگذار، از رخدادن آنها جلوگیری کنند یا در فرض بروز، آنها را حل نمایند.
1. وقتی روابط دوستانه، رفتار حرفهای را تحت تاثیر قرار میدهد.
در اکثر مواقع، اعضای تیمهای استارتاپی دوستان دوران دانشجویی یا رفقای قدیمی هستند. هنگامیکه کسبوکار را شروع میکنند، ذهن آنان بیش از هرچیز معطوف به ابعاد تجاری و مالی کسبوکار است. همین امر سبب میشود تا توافق درباره مشارکت خودشان در کسبوکار را در حد قولهای شفاهی و پراکنده نگه دارند و بخاطر همین روابط دوستانه، شانس بروز هرگونه اختلاف میان اعضای تیم استارتاپ را ناچیز ارزیابی کنند. این درحالیاست که تجربه، خلاف آن را ثابت کرده و هنگامیکه کسبوکار در مراحل حساسی مانند رشد مقیاسپذیر است، اختلافات بروز میکنند. بنابراین یکی از اقدامات اولیه دپارتمان حقوقی شتابدهنده دیموند، کمک به اعضای تیم استارتاپ برای رسیدن به یک توافق مکتوب درونتیمی است. طبیعتا این توافق اجزایی دارد که میتوان، توافق درباره نصاب سهام، وظایف و آوردههای هر کدام از اعضای تیم استارتاپ، شرایط تصمیمگیری درون تیمی، رعایت محرمانگی اطلاعات، تعیین تکلیف درباره شرایط و راههای خروج از استارتاپ، سهام تشویقی، تخصیص زمانی سهام (Vesting)، رفع مساله رقابت و حل تعارض منافغ را از مهمترین موارد آن دانست.
2. تعیین سازوکار تصمیمگیری و تعیین نقشها از اجزای مهم قرارداد همبنیانگذاران استارتاپی است.
یکی از ویژگیهای تیمهای استارتاپی این است که هر کدام از اعضای بنیانگذار آنها، نسبت به کسبوکار حس مالکانه و تعلق خاطر قابل توجهی دارد. همین امر که گاهی از دلسوزی برای استارتاپ نشاءت میگیرد، ریشه یکی از مشکلات جدی آنها، یعنی عدم توافق اعضای تیم درباره تصمیمات و اقدامات تجاری کسبوکار نوپا و ایجاد مانع یا مداخله نامطلوب در فرآیند مدیریت و تصمیمگیری است. برای همین مناسب است تا در قرارداد همبنیانگذار، درباره روش تصمیمگیری و حاکمیت نظر جمعی بر اتخاذ تصمیمات کلیدی کسبوکار، توافق شود. همچنین لازم است مدیرعامل استارتاپ، بهعنوان بالاترین مقام اجرایی آن، از اختیارات اجرایی مورد نیاز برای اداره کسبوکار برخوردار باشد و ضروری است همه بر این امر توافق کنند. درغیر اینصورت، کارها به درستی پیش نمیرود و این امر در برخورد با مشتریان یا سرمایهگذاران، تاثیر مخربی دارد. علاوهبر این تعیین نقش هر کدام از اعضای تیم و وظایفی که برعهده دارند هم کلیدی است.
3. اختلافات درباره نصاب سهام، یکی از جدیترین چالشهای همبنیانگذاران استارتاپ است.
یکی از دشواریهای رایجی که با آنها مواجه هستیم آن است که نصاب سهام بهدرستی تقسیم نمیشود و پس از مدتی اعضای تیم استارتاپی خودشان را با یکدیگر یا با سایر دوستان همحرفهشان در استارتاپهای دیگر مقایسه میکنند و سپس احساس میکنند که در مقایسه با کاری که انجام میدهند، استحقاق سهام بیشتری دارند. تعیین نصاب سهام اعضای تیم استارتاپ تابعی از تجربه، تخصص، مهارت، وظایف و مسئولیتهای هرکدام از آنها است. گاهی این برآوردها واقعبینانه نیست و در روند اجرا، تیم هرچه پیشتر میرود، نارضایتی بروز بیشتری مییابد. بنابراین یکی از اقدامات ما در شتابدهنده دیموند این است که به اعضای تیم استارتاپ کمک کنیم تا با یک چشمانداز بلندمدت بهنوعی نصاب سهام میان خود را تقسیم کنند تا منطقی و واقعبینانه باشد.
4. رعایت محرمانگی اطلاعات و اسرار تجاری استارتاپ، ضروری است.
همبنیانگذاران یک استارتاپ، بیش از هر شخص دیگری از جزئیات امور، بیزنس مدل، مدل درآمدی و بصورت کلی طرح کسبوکار و اطلاعات مالی و فنی آن مطلع هستند. گاهی دیده میشود که وقتی اختلافات درون تیمی رخ میدهد، یکی از اعضا حسب دسترسیای که دارد بخشی از دیتا و اطلاعات مهم را از کسبوکار خارج میکند یا آن را اهرمی برای دستیابی به مقاصد خود مینماید. بنابراین وجود شرط یا قراردادی جامع و کامل بههمراه ضمانتاجرای مناسب برای حفاظت از اطلاعات محرمانه و اسرار تجاری استارتاپ از یک طرف و جلوگیری از سوءاستفاده و بهرهبرداری شخصی اعضای تیم استارتاپ از این اطلاعات از طرف دیگر، ضروری بهنظر میرسد.
5. چارهاندیشی برای موضوع «عدم رقابت» و «حل تعارض منافع»، تدبیری خردمندانه است.
یک قرارداد همبنیانگذار خوب، باید دربردارنده توافقاتی برای «عدم رقابت» و «حل تعارض منافع» باشد. طبیعی است که بواسطه یک کار تیمی، دستاوردها، دانش و تخصص جمعی بوجود آمده است؛ حال اگر یکی از اعضای تیم جدا شود و بخواهد کسبوکاری مشابه و در رقابت با بیزنس استارتاپ قبلی خود راه بیندازد، استارتاپ را متضرر میکند. البته که شرط عدم رقابت و عدم تعارض منافع، دوران همکاری اعضای تیم استارتاپ را هم باید دربر بگیرد. برای همین منظور درنظر گرفتن یک شرط عدم رقابت با کسبوکار استارتاپ، با مدت مشخص و با حوزه فعالیت جغرافیایی معین که جامع و کامل باشد، میتواند دغدغه سایر همبنیانگذاران را رفع نماید. علاوه بر این تعهدات ناظر بر رعایت محرمانگی و عدم افشا هم لازم است برای یک بازه زمانی پس از خاتمه همکاری ادامه پیدا کند.
علاوه بر این گاهی، اعضای تیم استارتاپ که خودشان کسبوکاری دارند یا بصورت پارهوقت، فعالیت دیگری انجام میدهند، ممکن است در مواقعی با کسبوکار استارتاپ در وضعیت تعارض منافع قرار بگیرند. بنابراین لازم است قرارداد همبنیانگذار، سازوکاری بیندیشد که چنین تعارضاتی را شناسایی کند و برای حل آنها راهکار ارائه دهد.
6. و بالاخره تدوین شرایط خروج یکی از همبنیانگذاران استارتاپ، از مولفههای مهم قرارداد همبنیانگذاران است.
در هرصورت ممکن است شرایطی رخ دهد که ادامه همکاری میان اعضای تیم استارتاپ و همبنیانگذاران مقدور نباشد. گاهی اوقات بهعلت تنشهای ناشی از اختلافات درون تیمی، از دست دادن انگیزه ادامه کسبوکار، بورسیههای تحصیلی، ناسازگاریهای رفتاری اعضای تیم استارتاپ و یا سایر علل، امکان ادامه همکاری با یک یا چند نفر از اعضای تیم استارتاپ وجود ندارد.
یکی از چالشهای اصلی همبنیانگذاران آن است که آیا سهامی به عضو ترککننده تعلق خواهد گرفت یا خیر؟ در اینجا نقش یک توافق خوب و کامل در قرارداد همبنیانگذاران، برای تعیین تکلیف وضعیت سهامداری عضوی که تیم را ترک میکند برجسته میشود. طبیعی است ترک استارتاپ، گاهی بهعلت نقض تعهدات آن عضو، گاهی بهعلت بروز فورس ماژور، گاهی بهعلت اختلافات درون تیمی و غیره رخ میدهد. همچنین گاهی این خروج، در اوایل راه استارتاپ است و گاهی هنگامی رخ میدهد که چندسالی از عمر استارتاپ میگذرد. بنابراین هرکدام از این حالتها شرایط خاص خودش را دارد. یکی از مشاورههای حقوقی شتابدهنده دیموند، تدوین سازوکاری مناسب برای خروج عضو استارتاپ در هر کدام از این حالتها بصورت کلی است.
در میان تیمهای استارتاپی، ما تجربیات مختلفی از انواع توافقات خروج اعضای تیم استارتاپ داریم. در برخی موارد، سایر اعضای تیم استارتاپ سهام عضو متقاضی خروج را خریداری کردهاند، گاهی خروج در زمانی رخ داده که طبق توافقات قراردادی، هیچ میزان سهامی به فرد تعلق نگرفتهاست و گاهی نیز تنها بخشی از سهام متناسب با تعهدات ایفاشده و خدمات عضو متقاضیِ خاتمه همکاری به وی تعلق گرفته و مابقی سهام از او مسترد شدهاست. همچنین شیوههای دیگری برای جداشدن اعضای تیم استارتاپ وجود دارد و منحصر به موارد بالا نیست.
بدینترتیب اکنون میتوان نقش یک قرارداد همبنیانگذار کامل و دقیق در تنظیم روابط داخلی میان اعضای تیم استارتاپی را درک نمود. چنین قراردادی هرچند ممکن است در ابتدا برای اعضای تیم استارتاپ و همبنیانگذاران ضروری و مهم قلمداد نشود؛ اما هنگام بروز اختلافات آتی و شرایطی که در آینده رخ میدهند، تاثیر آن احساس میشود. این مدل قرارداد، هزینههای چانهزنی اعضای تیم استارتاپی را کاهش میدهد و به حل مسائل و موضوعات کامل کمک میکند.
شهرزاد حدادی، مدیر امور حقوقی و قراردادهای شتابدهنده دیموند
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
بسیار مفید و کاربردی. ممنون
بییار مفید و کاربردی 🙏🏼