5 گونه رایج مشاوره مدیریت کسب و کار

در دنیای کسب و کار، وقتی که شخصی از عبارت « مشاوره » استفاده می‌کند، ذهن مخاطبان به سمت « مشاوره مدیریت کسب و کار » سوق پیدا می‌کند. در این حوزه از صنعت مشاوره، شرکت‌ها و موسسات بزرگی مانند مک‌کنزی فعالیت می‌کنند که توسط شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی به‌ مشاوره گرفته‌ می‌شوند تا استراتژی شرکت‌ها و عملیات آنها و یا مدیریت برخی قسمت‌های خاص از یک کسب و کار را ارتقا دهند.

در دنیای حرفه‌ای امروز مشاوران کسب و کار، دارای سطح بالایی از حقوق و دستمزد هستند. بنابراین اگر می‌خواهید در این صنعت حرفی برای گفتن داشته باشید، لازم است که دانش و تجربیات خود را افزایش دهید، ارتباطات‌ خود را گسترده‌تر کنید و در رویدادهایی که به شبکه‌سازی شما کمک می‌کند شرکت کنید؛ در نهایت باید مصاحبه‌های علمی و شغلی مورد نیاز برای دستیابی به این موقعیت شغلی را با موفقیت بگذرانید.

مشاوره مدیریت کسب و کار، اقسام گوناگونی دارد. در ادامه 5 تا از مهم‌ترین و رایج‌ترین آنها را برای شما شرح خواهیم داد:

1. مشاوره استراتژی ( Strategy Consulting )

« استراتژی کسب‌وکار » یا « مدیریت استراتژی » در بالاترین سطوح تصمیم‌گیری در شرکت‌ها بکار می‌رود. در این سطح، مدیران عالی رتبه درگیر هستند و چشم‌انداز کلی شرکت را ترسیم و به سطوح پایینی سازمان اعلام می‌کنند. در این نوع از مشاوره مدیریت، تصمیمات اساسی و کلیدی که برای شرکت راهبردی هستند اتخاذ می‌شود که بر جنبه‌های مختلف یک کسب و کار تاثیر می‌گذارند.

2. مشاوره عملیات ( Operations Consulting )

فرآیند عملیاتی یک شرکت، در واقع کارهایی هستند که یک شرکت را پیش می‌برند. عموما شرکت‌ها به دنبال بهینه کردن فرآیندهای عملیاتی خود مانند افزایش کارآیی، کاهش هزینه‌ها و بهبود کیفیت هستند. البته در برخی مواقع، مانند رکودهای اقتصادی، تغییرات در ارکان مدیریت یک شرکت، بروز جهش‌های تکنولوژی، مشاوران عملیات به منظور ارائه راهکار یا مشاوره درباره اعمال تغییراتی مشخص در فرآیند عملیات یک کسب و کار بکار گرفته می‌شوند.

برخلاف مشاوره استراتژی، مشاوران عملیات فراتر از ارائه صرف خدمات مشاوره می‌روند و در بسیاری از موارد در فرآیندهای اجرایی نیز درگیر می‌شوند؛ اما همانند سایر مشاوران « مدیریت کسب و کار »، بر ارائه راهکار و حل مساله تمرکز دارند.

3. مشاوره مالی ( Financial Advisory Consulting )

به منظور زنده ماندن و رونق یافتن یک کسب و کار، لازم است شرکت‌ها تصمیمات مالی آگاهانه و معقولی اتخاذ کنند. چنین تصمیماتی مستلزم به در نظر گرفتن مولفه‌های زیاد و پیچیده‌ای است.

مشاوران مالی ارتباط تنگاتنگی با شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی برقرار می‌کنند و از این طریق به آنها خدمات مشاوره تخصصی ارائه می‌دهند. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که یک مشاوره مالی خوب می‌تواند تا حدود 3.75 درصد، بازگشت سرمایه برای سرمایه‌گذار را به دنبال داشته‌ باشد.

مشاوران مالی می‌توانند بگویند که چگونه می‌شود با استفاده از ظرفیت‌های قانونی، از میزان مالیات شرکت کاست؟ یا آنکه چطور شرکت می‌تواند جریان وجوه نقد خود را بهبود ببخشد؟ یا چه فرصت‌های سرمایه‌گذاری، بالاترین میزان بازگشت و در عین حال کمترین میزان ریسک را دارد؟

4. مشاوره منابع انسانی ( Human Resources Consulting )

مدیریت کارکنان بصورت موثر و کارآمد، یکی از نیازهای اساسی شرکت‌ها در بلندمدت است که لازم است شرکت‌ها کارهای زیادی برای آن انجام دهند.

ازجمله این کارها، آموزش و توسعه نیروی انسانی، درگیر ساختن کارکنان در فرآیندهای شرکت و رضایت آنها، حل و فصل تعارض‌ها، حقوق و مزایای کارکنان و نیز به حرکت درآوردن استعدادها است. در واقع هدف اصلی از مشاوره منابع انسانی، اطمینان پیدا کردن سازمان از استفاده کارآمد از نیروی انسانی است.

این دسته از مشاوران لازم است که دانش گسترده‌ای در خیلی از موضوعات مانند حسابداری، بازاریابی، فناوری اطلاعات، تامین مالی و قوانین و مقررات کار داشته باشند. این شناخت به مشاوران منابع انسانی کمک می‌کند تا موضوعات و مسائل کلیدی منابع انسانی یک شرکت درک شود و برای حل آنها راهکاری اندیشیده شود.

5. مشاوره ریسک و انطباق با قوانین و مقررات ( Risk & Compliance Consulting )

تمام سازمان‌ها نیاز دارند تا در راستای قوانین، مقررات، استانداردها و رویه‌های اخلاقی عمل کنند. بکارگیری این نوع از مشاوره، به شرکت‌ها کمک می‌کند هرگونه نقض قوانین که ممکن است مثلا به کلاهبرداری، سوءاستفاده یا تبعیض منتهی گردد، جلوگیری کنند.

همچنین اینگونه مشاوران به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا خود را از جریمه‌ها و دعاوی متعددی که ممکن است علیه آنها اقامه شود، حفظ کنند. به‌ عبارت دیگر هدف اصلی از این دسته از مشاوره، دوری جستن از ریسک است.

لازم است این دسته از مشاوران دانش گسترده‌ای در زمینه مقررات قانونی و مدیریت سازمانی داشته باشند و همچنین ضروری است از درک عمیقی درباره پارامترهای انطباق در هر صنعت و هر بخشی از آن برخوردار باشند.