دلایل رایج در شکست استارتاپ ها
20 دلیل شکست استارتاپ ها
از عدم تناسب محصول با بازار تا عدم هماهنگی و تعامل اعضای تیم دلایل بسیاری باعث عدم موفقیت آنان میشود. اما به ندرت یک علت وجود دارد!
در این مقاله که حاصل آنالیز 101 استارتاپ شکست خوردهاست؛ به 20 دلیل رایج در شکست استارتاپ ها میپردازیم.
20. عدم توانایی تغییر به موقع و سریع:
مقاومت مقابل تغییر یا سرعت ناکافی تغییر یک محصول نامناسب، استخدام نیروی نامناسب، استراتژی نامناسب یا تغییر هر چیزی که جواب نمیدهد؛ حتی تعییر فعالیت اصلی و کلیدی. این عدم توانایی تغییر باعث 7 درصد از عدم موفقیتها بین 20 دلیل رایج در شکست استارتاپ ها است.
19. شکستن زیر فشار کار (burn-out) :
در مراحل آغاز یک کسب و کار تقریبا مفهوم تناسب بین کار و زندگی برای بنیان گذاران معنایی ندارد و بسیاری از استارتاپ ها در اثر فشار این مرحله شکست میخورند.در سیلیکون ولی برخی این فشار را روال طبیعی شروع یک کسب و کار و برخی ناشی از اشتباه و ضعف در مدیریت یک استارتاپ میدانند.علارقم این اختلاف نظر طبق آمار 8 درصد استارتاپ ها در اثر این فشار شکننده و عواقب آن ازبین میروند.
18. عدم استفاده از شبکه و ارتباطات:
ما غالبا از بنیان گذاران در مورد نبود ارتباطات مواثر با افراد حرفهای و سرمایه گذاران میشنویم و با کمال تعجب میبینیم که یکی از دلایل شکست استارتاپ ها عدم استفاده مناسب از ارتباطات و شبکه استارتاپی شان است.طبق آمار 8 درصد استارتاپ ها به این دلیل شکست میخورند؛ اگر از ارتباط گیری گرفتن با سرمایه گذاران و افراد حرفهای میترسید شاید بهتر باشد به ترس از نابودی استارتاپ تان فکر کنید.
17. موانع قانونی:
گاهی یک استارتاپ که از یک ایده ساده شروع شده است؛ به دنیا پیچیده ای از قوانین حقوقی و قضایی میرسد؛ مناقشات قضایی و قانونی بین استارتاپ ها ، شرکت ها و دولت ها و حتی دیگر استارتاپ ها عامل مهم دیگری در شکست یک استارتاپ است. موانع قانونی با سهم 8 درصدی از شکست استارتاپ ها در جایگاه 17 امین دلیل در بین 20 دلیل شکست استارتاپ ها مطرح است.
16. کمبود جریان نقد:
بسیاری از مواقع استارتاپ ها با کمبود جریان نقد و عدم جذابیت برای سرمایه گذاران روبرو میشوند. استارتاپ های زیادی هستند که نیاز به سرمایهگذاری جهت تامین سخت افزار خود هستند در حالی که با منابع مالی دریافت شده خود فقط امکان سرپا نگه داشتن استارتاپ خود را دارند و نمیتوانند زیرساختی را ارتقا داده و بهبود ببخشند. کمبود وجوه نقد عامل 8 درصد از شکست های استارتاپ هاست.
15. گسترش جغرافیایی:
استارتاپ های زیادی هستند که پس از موفقیت در یک شهر یا ناحیه با چالشهای گسترش قلمرو روبرو میشوند؛ موقعیت مکانی استارتاپ شما باید با اهداف آن تناسب داشته باشد شما شهر درست را برای شروع انتخاب میکنید رشد میکنید و موفق میشوید اما زمانی که تصمیم به گسترش بازار خود به دیگر شهرها میگیرید متوجه میشوید داشتن بازار مناسب در یک شهر هیچ موفقیتی را در شهری در ایالت همسایه ضمانت نمیکند. گسترش های ناموفق که منجر به افزایش هزینه عملیاتی و در عین حال کاهش سودآوری و حتی ضرر دهی میشود عامل 9 درصد از شکست های استارتاپ ها و در رتبه 15 ام بین 20 عامل اصلی است.
14. کمبود انگیزه:
ایده خوب مهم است اما از آن مهمتر داشتن اشتیاق و انگیزه نسبت به ایده است. بسیاری از استارتاپ ها به این دلیل شکست میخورند که بنیان گذاران نسبت به موضوع و هدف استارتاپ اشتیاقی ندارند و پس از مدتی انگیزه خود نسبت به ادامه کار را به دلیل سختی مسیر از دست میدهند. دلیل 9 درصد از شکست های استارتاپ ها نبودانگیزه و اشتیاق نسبت به حوزه کاری استارتاپ است.
13. بد پیشرفتن تغییر مسیر (Pivot)
تغییر مسیر اشتباه در کنار تغییر مسیر ندادن و یا به اندازه کافی سریع نبودن عامل سقوط برخی استارتاپ هاست. گاهی تغییر مسیر دادن ها و تغییر در استراتژی ها خوب پیش نمیرود و تغییراتی که قرار است استارتاپ را نجاتت دهد مواثر واقع نمیشود حتی گاهی این تغییرات روند نابودی استارتاپ را تسریع میکند! تغییر مسیر دادن صرفا برای اینکه تغییر مسیر بدهید مواثر واقع نمیشود این روند باید کاملا محاسبه شود و با فکر پیش بروید. بد پیش رفتن تغییر مسیر عامل 10 درصد از شکست استارتاپ هاست و ازین نظر در مقایسه با تغییر مسیر ندادن با 7 درصد سهم به مراتب کشنده تر است!
12. ناسازگاری بین تیم یا سرمایهگذاران:
ناسازگاری بین اعضای تیم یا بین بنیان گذاران و یا بین اعضای تیم و سرمایه گذاران و حتی ناسازگاری در بین سرمایه گذاران میتواند رخ دهد و استارتاپ را تهدید میکند این اهمیت تشکیل تیم بر اساس دیدگاهی مشترک را گوش زد میکند. طبق آمار این مسئله عامل 13 درصد از شکست های استارتاپی و از نظر رتبه در جایگاه 12 مهم ترین دلایل از 20 دلیل رایج در شکست استارتاپ ها را داراست.
11. از دست دادن تمرکز:
گاهی پروژه های جانبی و گاهی مشکلات و پرونده هایی که از قبل باز شده و همینطور گاهی مسائل شخصی اعضای تیم باعث میشود که تیم از کار از خود دور شود به حواشی بپردازد. عدم تمرکز برای یک استارتاپ به شدت مرگبار است و این عامل با 13 درصد رتبه 11 در بین 20 عامل را داراست.
10. از دست رفتن محصول:
گاهی آنقدر برای بیرون دادن محصول وسواس به خرج میدهیم که دیگر دیر شده است و محصولات مشابه ای بازار را تصاحب کرده اند. بعضی وقتها هم داستان معکوس است و ما آنقدر برای ارائه محصول عجله میکنیم که یا محصولی پراشکال تولید میشود و یا محصول برای مصرف کننده های فعلی بسیار پیشروانه است و با آن ارتباط برقرار نمیکنند. ارتباط برقرار نکردن مشتریان با محصول و خدمات به دلایل گفته شده در بالا عامل 13 درصد از شکست استارتاپ هاست.
9. نادیده گرفتن مشتریان:
دید تونلی به مسئله و فیدبک نگرفتن از مشتری روشی تضمین شده برای نابودیست ! استارتاپ هایی که بدون توجه به مشتریان و فیدبک گیری های مداوم از آنها کار میکنند در نهایت و با صرف هزینه های گزاف کالایی تولید میکنند که مناسب بازار نیست و در نهایت نابود میشوند. این عامل با سهم 14 درصدی در جایگاه 9 در بین 20 عامل قرار دارد.
8. بازاریابی ضعیف:
دانستن هدف مشتریانتان بالقوه و دانستن اینکه به چه چیزی توجه نشان میدهند و استفاده از این نکات برای تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل عامل مهمی در یک تجارت موفق است. بنیانگذارانی که فکر میکنند فقط باید کد بزنند و محصول تولید کنند و اعتقادی به تبلیغات ندارند شکست سختی را تجربه میکنند. در شرکت های استارتاپی مرز باریک بین مرگ و زندگی صرفا تعداد مشتریان است. بازاریابی ضعیف عامل 14 درصد از شکست های استارتاپ هاست.
7. نداشتن مدل کسبوکار مشخص:
بیشتر بنیانگذاران شکست خورده، قبول دارند که داشتن مدل کسب و کار مشخص، یک الگوی تجاری مهم است. -عدم پیشبینی راههایی برای توسعه کسب و کار در آینده(مقیاس پذیری).
6. عدم توانایی محصول برای برقراری تعامل با کاربران:
اتفاقات بد هنگامی اتفاق رخ میدهد که شما آنچه را که کاربران می خواهند، نیازی که دارند و اتفاقی که برای آنان درمحصول رخ میدهد را نادیده بگیرید. کاربرد پذیر بودن محصول از مهمترین نکاتی است که خوشبختانه در چند سال اخیر توجه به آن بیشتر شدهاست و دلیل شکست 17 درصد از استارتاپها است.
5. قیمتگذاری نامناسب:
قیمت گذاری درست یک اصل پنهان در موفقیت یک استارتاپ است، بسیاری از استارتاپها در شروع به کار، قیمت محصول را بیش از حد پایین میاورند تا مشتریهای بیشتری را جذب کنند، اما پس از رشد اولیه احتمالا دیگر امکان افزایش قیمت را ندارند و این کار باعث شکست 18 درصد استارتاپها است و جایگاه پنجم را داراست.
4. حس پیروزی و برتری:
واقعیت این است که به محض اینکه یک ایده فراگیر شود یا بازار آن قرمز شود، ممکن است درگیر شدن بیش از حد برای رقابت و پیروزی بر رقبا باعث ورشکستگی استارتاپ شود! درگیری با رقبا دلیل 19٪ از شکستهاست.
3. تیم سازی اشتباه:
یک تیم با مجموعه ای از افراد دارای مهارتهای مختلف اغلب به عنوان یک عنصر مهم در موفقیت یک استارتاپ ذکر شده است. عدم تشکیل تیم مناسب سومین دلیل و عامل 23 درصد شکست استارتاپها است.
2. نداشتن سرمایه:
پول و زمان برای استارتاپها محدود و حیاتی اند و باید با مدیریتی درست تخصیص یابند. این سوال که چگونه باید پول خود را خرج کنید یا چه وقت جذب سرمایه داشته باشید، یک معضل مکرر بین استارتاپها و دلیل عدم موفقیت 29 درصد آنها است.
1. عدم نیاز بازار:
به عنوان دلیل شماره 1 شکست استارتاپها، که در 42 درصد موارد علت اصلی شکست ذکر شده است این است که مشکلاتی که بنیانگذاران حل آن جذاب است، در حقیقت برای بقیهی بازار مشکلی جدی نیست!
نظرات کاربران
نظراتتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.