فوت کوزه گری مارکتینگ برای استارتاپ ها
بازاریابی در ایده آسان و در عمل کار سختی است. ایده مرکزی و اصلی بازاریابی پیداکردن مخاطبین مناسب و ارتباط برقرارکردن با آنهاست. اما در عمل همین ایده ساده تبدیل به یک صنعت 600 میلیارد دلاری میشود. سختی بازاریابی برای استارتاپها پیدا کردن راه مناسب در بازار پیچیده امروزی هست. در زیر توصیههایی برای استارتاپ ها آمده تا از اشتباهات هزینه بر اجتناب کنند.
پایه های اول و بدون هزینه
کارآفرینها میتوانند یک سری از فعالیتها را برای ساخت هویت مثبت برندشان انجام بدهند. این کارها بدون هزینه هستند و ممکن است در ابتدا بازخورد زیادی به همراه نداشتهباشند؛ اما همین کارهای ساده (نه لزوما آسان! ) پایه های بازاریابی استارتاپ شما در آینده محسوب میشوند.
- عمل به تعهدات (وفای به عهد) : یکی از جنبههای فراموش شده بازایابی این است که همیشه به تعهدات خود عمل کنید و خوشقول باشید.
- رفتار منصفانه با مشتری : مشتری ها همیشه خوب رفتار نمیکنند اما آنها انسان هستند (حداقل تا زمان انتشار این مقاله! ). این به این معنی ست که زمان بگذارید، مسائلی که مطرح میکنند را بشنوید و به شیوه منصفانه حل کنید.
- با کارکنان خود منصفانه رفتار کنید : اگه کارکنان شاد باشند کارشان را بهتر انجام می دهند. اگه شما کارآفرینید کار شما این است که آدم های مناسب را استخدام کنید و اگر مشتری ها با کارکنان شما رفتار نامعقولی داشتند کارکنانتان را از درگیری عقب بکشید.
- SEO کردن را شروع کنید: بهترین کار برای SEO کردن این است که سایت شما تجربه قشنگی برای مخاطب بوجود بیاورد و این شامل استفاده از متن ها، تصاویر ، روان بودن طراحی سایت شما و بدردبخور بودن مطالبش است. در لینکهای زیر میتوانید منابع خوبی برای اینکه چطور SEO انجام دهید پیدا کنید.
- https://moz.com/beginners-guide-to-seo
- https://neilpatel.com/what-is-seo/
- https://support.google.com/webmasters/answer/7451184?hl=en
- https://blog.hubspot.com/marketing/seo
گام دوم خرج اولین هزار دلار
- هدف خودتان را مشخص کنید: قبل از خرج کردن هر پولی شما باید هدف بازاریابی خود را بدانید! بازاریابی زمان بر هست و زمان با ارزش . بهتر است بودجه خودتان را جایی صرف کنید که بیشترین بازگشت را داشته باشد.
- مخاطب خودتان را بشناسید: از زمانی که شروع به فروش محصول میکنید باید جمعآوری اطلاعات در مورد مشتریها را شروع کنید. اگر شما یه فروشگاه آنلاین دارید میتوانید از اطلاعات گوگل آنالایتیک استفاده کنید تا قسمت های ناشناس ترافیک سایتتان رو قابل استفاده کنید.
- KPI خودتان را بشناسید: توجه نشان دادن به تمامی شاخص های کلیدی عملکرد منجر به نتایج خوبی نمیشود! زمان بگذارید و به نتیجه برسید که کدام یک از KPI ها بیشتر از همه برای کسب و کار شما مفید است. باارزشترین شاخص، شاخص فروش هست. اگر شما فروش را ردیابی نکنید و ندانید مشتری ها چطور به کسبوکار شما سر میزنند نمیتوانید در مورد اینکه بودجه را کجا خرج کنید به تصمیمگیری درستی برسید.
- به یک یا دو کانال ارتباطی بچسبید: اینکه در همهی شبکههای اجتماعی حضور داشته باشید جذاب است ولی در ابتدای کار این استراتژی باعث ته کشیدن بودجه شما بدون داشتن دستاورد ملموس میشود. شما باید حداکثر دو کانال را براساس شناختی که از مشتریها دارید انتخاب کنید. برای شروع شبکههای اجتماعی گزینه خوبی هستند؛ مگر اینکه کسبوکار شما دیجیتال نباشد.
- جمعآوری اطلاعات کنید: در مورد گوگل آنالیتیک در بالا گفتیم اما اگر کسبوکار شما آنلاین نیست دنبال روشهای باشید که بتوانید میزان تاثیر بودجه خرج شده را پیگیری کنید.
گام سوم ده هزار دلار بعدی
- یادگیری از اطلاعاتی که بدست آوردید: از اطلاعاتی که در گام های قبل کسب کردید بخوبی استفاده کنید تا متوجه شوید کدام کانال ها برای کسبوکار شما جواب میدهد.
- مخارج را در زمینههای مناسب افزایش دهید: قبل از صرف بودجه در کانال های جدید، کانال های موجود دارای بازدهی را تا ماکسیمم ممکن فعال کنید.
- کانال های جدید را تست کنید: حالا که گامهای قبل را تست کردید؛ وقت این هست که کانال های جدید را جستجو کنید. اطلاعاتی که در گام قبل جمع کردید به انجام آگاهانه این کار کمک میکند.
- استخدام یا برونسپاری کنید: استخدام یا برونسپاری زمان شما را خالی میکند تا محصول را بهینه کنید مذاکرات تجاری را جلو ببرید و کشتی بیزنس خودتان را هدایت کنید.
در پایان هرچقدر که مجموعه شما بزرگتر میشود و بودجه شما افزایش پیدا میکند؛ گزینههای بیشتری هست که بودجه بازاریابی خود را در آن مصرف کنید. اگر خوش شانس باشید بعضی کانالهای عالی برای بازاریابی پیدا میکنید و اگر خیلیخوششانس باشید کانال هایی پیدا میکنید که میتواند زمینههایی برای رشد مداوم باشند.
نظرات کاربران
نظراتتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.