کارآفرین هستید یا کارمند؟

کارآفرین هستید یا کارمند؟
نویسنده: مدیر سایت ۱۱ تیر ۱۳۹۷

چهار تفاوت عمده بین این دو مفهوم را بخوانید

بسیاری از افراد در رویای داشتن شغل آزاد و پیوستن به جرگه خویش فرمایان, شغل کارمندی خود را رها می کنند; اما بر اساس یک تحقیق در سال 2016 که توسط سازمان مطالعاتی Kauffman انجام شد, فقط شش درصد آمریکایی ها واقعا صاحب حرفه و کسب و کار خود هستند.

از میان آن هایی که صاحب تجارت نیستند, برخی تلاش کردند و موفق نشدند, در حالی که باقی آن ها هنوز هم کارمندانی هستند که هیچ وقت از مرز شرح وظایف کاری خود فراتر نرفتند. برداشتن گام روبه جلو به درون دنیای کار آفرینی جرات می طلبد, اما راز موفقیت در پیدا کردن تفاوت های کلیدی بین کارمند و کارآفرین نهفته است.

داشتن ذهنیت درست

بر اساس یک تحقیق توسط مجله Socio-economic که در سال 2013 انجام شد, “ذهنیت” یک فرد فاکتور اصلی در تعیین موفقیت و رضایت او به عنوان کارمند یا کارآفرین است. یک آدم همه فن حریف با ترکیب تجربیات و تخصص های خود در موضوعات مختلف, خواهد توانست یک تجارت را به موفقیت برساند. در این تحقیق همچنین به این حقیقت اشاره شد که کارآفرینان با داشتن شبکه بزرگی از دوستان و روابط با آدم های مختلف, به بزرگ تر شدن و موفقیت تجارت خود کمک خواهند کرد.

اما از طرف دیگر کارمندان حقوق می گیرند تا یک عمل یا وظیفه مشخص را در سازمان انجام دهند. امنیت کاری, درآمد ثابت و مهارت های تخصصی, معمولا اولویت های یک کارمند است و همین اولویت هاست که از آنها کارکنان وفادار و با ارزشی می سازد که بیشتر به دنبال رشد, و حل چالش ها در سازمان خود هستند, تا اینکه به دنبال راه خودشان باشند.

اما اگر یک نفر بخواهد به جای کارمند بودن, کارآفرین شود, آنوقت چه باید بکند؟ اگرچه ممکن است همه ما آدم ها به طور بالفطره کارآفرین نباشیم, اما به دست آوردن ” ذهنیت ” مناسب, چیزی است که قابل یادگیری است. کمپانی هایی مانند TrepCamp به افراد کمک می کنند و راه هایی را به آنها نشان می دهند تا وضعیت ذهنی مناسب را به دست آورند و با مطالعه تجربیات کارآفرینان مهم و خصیصه های اصلی آنها, در دنیای تجارت مسیر خود را پیدا کنند.

 

اخلاق کاری و پشتکار

بسیاری از کارمندان فقط به ساعت خیره می شوند تا شیفت کاری تمام شود و به خانه بروند. در مقابله با شکست ها و موانع, مانند کارآفرینان پشتکار ندارند و باید منتظر شوند تا کس دیگری بیاید ومشکلات را حل کند. چون که یک کارمند, اختیار و تمایلی برای پیدا کردن راه حل ندارد.

استیو جابز یک بار گفت: پشتکار چیزی است که موفقیت و شکست یک کارآفرین را تعیین می کند. افراد معدودی که در گروه موفق ها قرار می گیرند, در مقابله با چالش ها, تلاشی سخت و طولانی را در پیش می گیرند. این پشتکار و اخلاق کاری یک لزوم برای آنهاست, چون شروع یک تجارت قابل پیش بینی نیست و برای نتیجه مثبت هم تضمینی وجود ندارد.

براندون لوئیز, رئیس شرکت Win More Patients , اخیرا در مورد بلاتکلیفی شروع یک تجارت,  در مصاحبه ای گفت که بعد از ماه ها بی درآمدی و محقق نشدن چشم اندازهای اولیه, او به نقطه ای رسید که باید تصمیم می گرفت, آیا ادامه دهد و یا بی خیال شود. او پشتکار را پیشه کرد.

او اضافه کرد: ” ماه های متوالی همه ما تلاش کردیم, رسیدن به چشم اندازها, دنبال کردن سرنخ ها, ارتقای استراتژی فروش, طراحی دوباره وبسایت, بهبود پیشنهادهایمان به مشتریان و به طور کلی هر آنچه که لازم بود انجام شد. بالاخره شرکت شروع به درآمدزایی کرد و ما دیگر آن روزها را به یاد هم نمی آوریم. ”

 

تعهد داشتن به یادگیری همیشگی

هر کسی می تواند انتخاب کند که خودش را به یک علاقه و یا آموختن مهارت خاصی, متعهد کند. کارمندانی که این راه را انتخاب می کنند, به دست آوردن مهارت در حوزه کاری خود را ادامه می دهند و در نردبان رهبری جای خود را ارتقا می دهند.

کارآفرینان اما روش دیگری را در پیش می گیرند, آن ها با اولویت قرار دادن یادگیری دائمی, خواهند توانست در حالی که با انعطاف پذیری و استقامت, تجارت خود را گسترش می دهند, در بازار همیشه در تغییر جهان امروز ما, دوام آورند.

بیلی چیونگ, پایه گذار و رئیس مرکز سلامت Elite Spine واقع در هیوستون تگزاس, معتقد است که هر کارآفرین به دنبال موفقیت, باید این هدف را مانند یک سفر مادام العمر فرض کند. او در مصاحبه ای این گونه عنوان کرد: ” کسی که خدمات پزشکی ارائه می دهد, این وظیفه و تعهد را باید داشته باشد تا با آخرین اخبار پزشکی و پیشرفت ها جلو رود و دائما هنر خود را ارتقا دهد, به امید بهترین پزشک بودن. ”

این ” یاد گیری مادام العمر” در نیاز به فراگرفتن راه های جدید برای دسترسی به مشتریان و خدمت رسانی به آنها نمود پیدا می کند. وقتی یک راه طولانی را در پیش گرفته اید, تازه و جذاب نگاه داشتن برندتان, امری حیاتی خواهد بود.

 

فروتنی

در یک محیط کار, کارمندان باید موفقیت های خود را جار بزنند و سختکوشی را به همه نشان دهند تا به ترفیع و حقوق بهتر برسند, مخصوصا اگر در یک دپارتمان یا شرکت بزرگ مشغول به کار باشند. بدون خودنمایی, بسیاری از کارمندان در میان جمعیت گم می شوند.

اما این نوع خودنمایی, به کارآفرینان آسیب خواهد رساند و در مقابل, بسط دادن فروتنی و خضوع می تواند کلید موفقیت باشد. ترویج کردن فروتنی واقعی, نیازمند این است که به دیگران اجازه دهیم به موفقیت کمپانی کمک کنند و تیم قوی تری ساخته شود. کارآفرینان فروتن معتقد نیستند که فقط خودشان می توانند کاری را به بهترین نحو انجام دهند; درعوض آنها یاد می گیرند که کارها را به کسانی که استخدام کرده اند بسپارند و به آنها اعتماد کنند.

در مکالمه ای که با جیمز فاولر داشتم, یکی از پایه گذاران گروه حقوقی فاولر, او به عنوان رئیس کارمندان, تاکید بسیاری بر ممارست در فروتنی داشت. ” من نیازی نمی بینم تا در تعامل با کارمندان, مدیریت خرد را در پیش بگیرم و در نتیجه وقت بیشتری خواهم داشت تا روی وکیل بهتری بودن تمرکز کنم. ” او در خلاصه گفت, فروتنی و اعتماد به او اجازه می دهد تا روی کارش به بهترین نحو تمرکز کند.

 

سخن آخر

کارمندان و کارآفرینان در نقاط کلیدی بسیاری با هم تفاوت دارند, از میزان فروتنی گرفته تا ذهنیت کاری, اما هر کس می تواند با فهمیدن این تفاوت ها و نشان دادن تمایل به تغییر استراتژی, نقش خود را تغییر دهد. موفقییت در هر جایی ممکن است. فرد فقط باید انتخاب کند از کجا وارد شود.

 

منبع: entrepreneur.com

اشتراک گذاری:
Related news

نظرات کاربران

نظراتتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.

Copyright © 2019 DMOND Inc. All rights reserved